پژوهشگر مؤمن بیش از همتای غیرمؤمن خود از الهام یا حدس درست (زیربنای پژوهش) برخوردار است. جهانبینی واقعگرا، واقعگرایی، حقگرایی، حقجویی و تعهد که از ویژگیهای پژوهشگر باید باشد، با قوت و گستردگی بیشتری در فرد مؤمن به واقعیات و حقایق جهان، وجود دارد. او بهدلیل سیر آفاقی و انفسی خود یا به عبارت دیگر، سیر در جهان آشکار و نهان و گردش در میان مردم و حشر و نشر با آنها و آگاهی از رخدادهای جاری، در مرحله نیازسنجی و نیازشناسی برای انتخاب موضوع پژوهش موفقتر از دیگرانی است که این ویژگی را ندارند.
از آنجا که مؤمن فردی منطقی با خردی برتر از غیرمؤمن است، در مراحل طرح پرسش، حدس پاسخ و تحلیل مسئله یا مسئله یابی موفقتر از همتای غیرمؤمن خود خواهد بود. هم از آنجا که مرحلة روشیابی یا متدولوژی، نیازمند الهام، بینش، جهانبینی، اندیشه ورزی و مطالعات دقیق است، پژوهشگر مؤمن بهدلیل برخورداری بیشتر از این ویژگیها، موفقتر، سریعتر و بهتر از پژوهشگر غیرمؤمن عمل خواهد کرد.در این میان مؤمن، علاوه بر مطالعات و آگاهیهایی که هر پژوهشگر دارد، برخوردار از دید شفاف، بصیرت، روشنبینی، درونفهمی، تیز هوشی، شم قوی و آگاهیهایی درونی است که آنها را از کسی یا جایی نیاموخته است.
به میزان برخورداری او از ایمان، برخی یا بسیاری از چیزها در مسیر پژوهش که برای بسیاری از پژوهشگران با اندیشه، تفکر و تحقیق حاصل می شود برای او بدیهی است.نگاه نقادانه پژوهشگر و خطاسنجی او در کار پژوهشی نیز بسیار مهم است. در این میان مؤمن نقادی خطاسنج از درون دارد و نیرویی درونی که او را راهنمایی می کند و راه درست و نادرست را به او نشان می دهد. این از ضریب خطا در هر مرحله از پژوهش میکاهد. مؤمن بر صراط مستقیم و راه راست است. او راه راست را در هر کوشش مییابد و هر مرحله را در کوتاهترین راه و کمترین زمان طی می کند. استنتاج درست و نتیجه گیری صحیح که در روند پژوهش اهمیت دارند به وسیله مؤمن در مدتی کوتاهتر و با خطای کمتر حاصل می شوند.